زنان تاریخی ایران
16

 

 

آرتمیس
 
 
آرتمیس یکم کاریا، حاکم ساتراپی ایونیا در قرن پنجم قبل از میلاد، و فرمانده یکی از ناوگان سپاه ایران در نبرد با یونان.
از آرتمیس به عنوان نخستین و تنها زن دریا سالار جهان تا به امروز نام بردهاند. او به سال 480 پیش از میلاد به مقام دریا سالاری ارتش شاهنشاهی خشایارشا رسید و در نبرد ایران و یونان ارتش ایران را از مرزهای دریایی هدایت میکرد. پدر آرتمیس لوگدامیس نام داشت. وی فرماندار شهر هالیکارناس، مرکز کاریا بود و مادرش در جزیرهٔ کرت به دنیا آمده بود.
 در مورد ریشهٔ نام این بانو دو نظر وجود دارد. ممکن است نام این بانو از الههٔ یونانی یعنی آرتمیس که در اسطوره‌های یونانی، خدابانوی شکار و ماه و حاصلخیزی بوده، به عاریت گرفته شده باشد و از طرفی دیگر ممکن است ریشهٔ نام این بانو از واژه‌های ایرانی آرتا، آرت، آرته (از اوستایی یا پارسی کهن) که می‌تواند به بزرگ، خوب، پاک واژه‌شناسی شود، گرفته شده باشد. بنابر این واژه‌شناسی «آرتمیس» می‌تواند «بانوی پاک، بزرگ، ...» باشد.
 در دورهٔ هخامنشی این بانو ساتراپی کاریا را برعهده داشته‌است. در آن هنگام کاریا یکی از ساتراپ‌های ایران به شمار می‌رفته‌است. هرودوت که خود نیز از اهالی هالیکارناس بوده، حیرت و شگفتی خود را از شرکت این بانو در جنگهای ضد یونان پنهان نکرده‌است. بنابر گفتهٔ هرودوت هیچ کدام از فرماندهان تابع ایران به اندازهٔ او به خشایارشا رأی صائب ارائه نداده و راهنمایی گرانبها نکرده‌است.
آرتمیس با خردمندی و کارآمدی بیهمتایی، ‌کشتیهای جنگی دیو پیکر را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش، در حالی که بسیاری از ناوگانهای دیگر از دشمن شکست خوردند، ناوگان تحت فرماندهی او بر یونانیان پیروز شد. این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بوده است.
تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیدهاند.
 
یوتاب (نماد دلیری و بیباکی ِ زن در ایران باستان)
 
 
یوتاب در لغت به معنی درخشنده و بیمانند است.
از یوتاب به عنوان یکی از سردارن زن ایرانی نام بردهاند. یوتاب خواهر آریوبرزن سردار نامدار ارتش شاهنشاهی داریوش سوم بوده است. وی در نبرد با اسکندر گجستک، همراه آریو برزن فرماندهی بخشی از ارتش را بر عهده داشته است. او در کوههای بختیاری راه را بر اسکندر بست ولی یک ایرانی خائن راه را به اسکندر نشان داد و او از مسیر دیگری به ایران هجوم آورد. از یوتاب به عنوان شاه آتروپاتان (آذربایجان) در سالهای 20 قبل از میلاد تا 20 پس از میلاد نیز یاد شده است. آریوبرزن و یوتاب در راه وطن کشته شدند و نامی جاویدان از خود بر جای گذاشتند.
 
پوروچیستا (نماد آزادی زن در ایران باستان)
 
 
پوروچیستا نام کوچک‌ترین دختر از سه دختر زرتشت بود.
نام و نام خانوادگی پوروچیستا بطور کامل پوروچیستا اسپنتمان هیچداسپان بود. پوروچیستا که در ایران باستان نام دختر بوده در دین یشت به معنای دانش والا آمده است. به عبارت دیگر واژه پوروچیستا به معنی پُربینش است. پوروچیستا از نخستین ایمان آورندگان به اهورا مزدا بوده است. در گاتها از هفت نفر به عنوان نخستین ایمان آورندگان یاد میشود که پوروچیستا نیز یکی از آنهاست.
{ این هفت نفر عبارتند از میدیوماه (پسر عموی اشو زردشت)، پوروچیستا (دختر کوچک اشو زردشت)، فرشوشتره (از خاندان ایرانی هوگو، پدر همسر اشو زردشت)، فریانا (از خاندان های تورانی) جاماسپ (از خاندان هوگو و همسر پوروچیشتا)، کی گشتاسپ و همسرش بانو هوتوسا (هر دو از خاندان های برجسته ایرانی)
نحوه ازدواج پوروچیستا نیز بسیار جالب و نشان دهنده آزادی دختران ایران باستان در انتخاب همسرشان است. داستان پیوند دختر زرتشت، پوروچیستا در اوستا بخش یسنا، هات 53 (گات 53) آمده است که این داستان از دیدگاهای گوناگونی دارای ارزش فراوانی است. نحوه ازدواج پوروچیستا، بیانگر حقوق والای یک زن در نزر ایرانیان باستان است.
در گات 53 نوشته شده است:
« ای پورچیستای اسپنتمان
 ای جوانترین دختر زرتشت
 اهورا مزدا آن کس را که به اندیشه نیک و به پاکی و راستی پایبند است به همسری تو می دهد ، پس با خرد خود همه پرسی کن و با پارسایی و دانش نیک رفتار کن»
این گفتار زرتشت یک حقیقت مسلم را آشکار میسازد و آن این است که دختر در آئین زرتشت در انتخاب همسر آزاد است و عقیده پدر بر او تحمیل نمیگردد. ایرانیان باستان (زرتشتیان) خرد مقدس و حق انتخاب را از نعمتهای خدا به انسان میدانستند و بنابراین دختران خود را به صورت تحمیلی وادار به ازدواج نمیکردند. در قسمتی دیگر از گات 53 شاهد گواهگیری زرتشت از پوروچیستا و جاماسب (جاماسپ وزیر گشتاسب شاه بوده‌است). جاماسپ را از نخستین فیلسوفان ایرانی میدانند) هستیم. این گواهگیری نمایانگر این است که ایرانیان برای ازدواج نزد موبدی میرفتند و او آنها را به همسری هم در میآورد. وسخن آخر این که پوروچیستا را میتوان به عنوان نماد آزادی زن ایرانی در نظر گرفت. و داستانهایی که از وی نقل شده است نیز نمایانگر این است زنان نزد ایرانیان باستان دارای ارزش و احترام میبودهاند.
 
پوراندخت و آزرمدخت
 
 
پوراندخت یا پوران (بوران به معنی سرخ و گلگون)، شاهنشاه زن ایرانی و سی امین شاهنشاه ساسانی در سال ۶۳۰ میلادی، دختر خسروپرویز که پس از قتل شهربراز و جوانشیر بر تخت سلطنت نشست.
در اواخر دوران شاهنشاهی ساسانی، ایران اوضاع آشفته و نابسامانی را طی میکرد و این اوضاع نتیجه نیرنگ و حیلهی نظامیان و موبدان بود که هرکدام برای منافع خود علیه شاه یا شاهزادهای نیرنگ میکردند و او را از تخت به پایین میکشیدند. آن زمان ایران و رسم آیین دیرینهاش دستخوش اختلاف و تعصب روحانیون گشته بود و هر چند روزی یکی از سرداران شورشی میکرد و یا شاهزادهای بر تخت مینشست، در همان هنگام که اهریمن نفاق کشور ساسانیان را به ورطه مرگ و نیستی میکشانید و ایران در یکی از دشوارترین شرایط تاریخش قرار داشت حکومت کشور به زنان واگذار شد، یعنی حکومت و مدیریت ایران را چند ماهی ملکه پوراندخت در اختیار داشت و پس از مرگ او حکومت به آزرمدخت رسید. به علت اینکه اکثر کتابهای دوران ساسانی که بیانگر تاریخ و فرهنگ آن زمان بودند در حمله اعراب به ایران سوزانیده و نابود شدند، اطلاعات دقیقی از زمان حکومت این دو ملکه در دسترس نیست.به حکومت رسیدن پوراندخت و آزرمدخت، نمایانگر این است که شرایط فرهنگی آن زمان در حدی بوده است که زنان نیز حاکم شوند و این برخلاف سخن افرادی است که بیان میدارند در ایران دوره ساسانی تبعیض شدیدی میان مردان و زنان برقرار بوده و زنان حق انجام دادن بسیاری از کارها را نداشتهاند، قطعا اگر چنین میبود حکومت سلسله شاهنشاهی ساسانی بدست زنان سپرده نمیشد.
 
 
سکههای حاوی تصویر پوراندخت
 
 آذرآناهید
 
 
ملکه ملکههای امپراتوری ایران در زمان شاهنشاهی شاپور یکم بنیانگذار سلسله ساسانی. نام این ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ایران در کتیبههای کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستایش کرده است.
 
هلاله
 
 
پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی بندهش ( ٣٩١ یشتها 1+274 یشتها2) کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست. از او به عنوان هفتمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را (همایچهر آزاد) (همای وهمون) نیز گفتهاند. او مادر داراب بود و پس از (وهومن سپندداتان) بر تخت شاهنشاهیایران نشست. وی با زیبایی تمام سی سال پادشاه ایران بود و هیچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبت قوانین اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسیده است.
 
آرتادخت
 
 
 
آرتادخت (سده سوم میلادی) اقتصاددانی بود که در دوره اردوان چهارم (آخرین پادشاه اشکانی که به دست اردشیر پاپکان کشته شد) به طور مستقیم در امور مالیات و خرج و دخل کشور دخالت داشت (در واقع نقش وزیر دارایی امروز را داشت). به گفته کتاب اشکانیان اثر دیاکونوف روسی خاور شناس بزرگ، او مالیاتها را سامان بخشید و در اداره امور مالی خطایی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتیان را رونق بخشید.
 
منابع
1. هرودوت. تواریخ. تهران: انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶
2. بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد. تاریخ بلعمی، ترجمهٔ تاریخ طبری. جلد دوم. تهران: کتابفروشی زوار، ۱۳۶۲
3. فرخ‌زاد، پوران. کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز). تهران: نشر قطره، ۱۳۸۱، ISBN 964-341-116-8.
 4. علوی، هدایت‌الله. زن در ایران باستان. چاپ چهارم، هیرمند، ۳۸.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هفت و آدرس seven16.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 35
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1